قدس آنلاین: آمار خانوارهای تکنفره در ایران به ۵/۵ میلیون رسیده است. این خبر را که نشان از رشد ۲۵۰ درصدی این نوع خانوار در فقط سه سال گذشته دارد بهتازگی یکی از مسئولان سازمان بهزیستی اعلام کرده است.
معصومه توکلی، رئیس گروه توانمندسازی خانواده و زنان سازمان بهزیستی در یک برنامه رادیویی گفته است: در گذشته رشد این نوع خانوارها در کشور کم بود، اما الان این رشد متناسب با مقیاس جهانی این معضل نیست.
وی معتقد است خانوارهای تکنفره در نتیجه برنامهریزیهای نادرست به وجود آمدهاند.
مستند صحبت کنیم
اما دکتر شهلا کاظمی پور، جمعیتشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران وجود ۵/۵ میلیون خانوار تکنفره در کشور را زیرسؤال میبرد و به قدس میگوید: طبق آخرین آمار رسمی ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران که مربوط به سرشماری سال ۹۵ میشود از مجموع ۲۴ میلیون خانوار کشور ۸.۵ درصد یعنی ۲ میلیون خانوار تکنفره بودند که از این رقم ۶۸۰ خانوار مرد سرپرست و یک میلیون و ۳۶۰ هزار خانوار هم زن سرپرست بودهاند. ضمن اینکه گزارش مرکز آمار از خانوارهای ایرانی در سال ۹۰ هم نشان میدهد آمار خانوارههای تکنفره ما در این سال ۵/۱ میلیون بوده که این رقم در سال ۹۵ به ۲ میلیون خانوار افزایش یافته است، بنابراین باید دید خانم توکلی از چه مرجعی اعلام کردند ۵/۵ میلیون خانوار تکنفره در کشور داریم. چون باید با فکت و مستند صحبت کنیم که در اینجا فکت ما سرشماری سال ۹۵ است.
وی هرچند افزایش خانوارهای تکنفره در کشور را چشمگیر توصیف میکند اما رسیدن آن به ۵/۵ میلیون را بسیار بعید میخواند و میگوید: در طول سه سال اخیر هرچیزی اتفاق افتاده باشد در نهایت رقم ۲ میلیون خانوار تکزیست به ۵/۲ میلیون رسیده باشد.
با این حال این استاد دانشگاه تهران علاوه بر مدرنیته، فوت همسر، مهاجرت به منظور تحصیل در دانشگاه و کسب شغل، افزایش امید به زندگی بهویژه در زنان، تأخیر در ازدواج، استقلال مالی و برخورداری از آزادیهای بیشتر یا فرار از نظارتهای خانواده را به عنوان دیگر عوامل رشد خانوارهای تکزیست یاد میکند و میافزاید: دختر و پسرهایی که از لحاظ مالی استقلال دارند بیشتر تمایل دارند جدا از خانواده و به صورت مجردی زندگی کنند که البته این تمایل رو به افزایش است که عمده دلیلش کوچک شدن مساحت خانهها، کم شدن نظارت خانواده و برخورداری از آزادی بیشتر است.
وی در خصوص تبعات پدیده یاد شده هم میگوید: تنها زندگی کردن مسئله اجتماعی نیست بلکه یک نُرم اجتماعی است. مگر اینکه تک زیستی از روی ناچاری و یا در راستای بیبندو باری و آزادیهای نامتعارف باشد. مثلاً فردی همسرش فوت میکند و توان نگهداری خودش را ندارد و مجبور است به تنهایی زندگی کند که این تنهایی به او آسیب میرساند و زودتر ناتوان و از کار افتادهاش میکند. یا کسانی که طلاق میگیرند بهویژه اگر زن باشند یک مقداری به آنها انگ زده میشود و همچنین در اجاره کردن خانه کمی مشکل پیدا میکنند. یعنی به هرحال تنهایی خود یک معضل است. اما اگر تکزیستی در راستای خودسازی و توانمندسازی باشد تا فرد بعد بتواند یک ازدواج حساب شده داشته باشد، آنوقت مفید خواهد بود.
وی در پاسخ به اینکه افزایش تکزیستیها در کشور بیشتر به سوی بیبند و باری پیش میرود یا به سمت خودسازی و توانمندسازی، میگوید: بیشتر به سمت استقلال و خودسازی پیش میرود بهویژه آنهایی که برای اشتغال و تحصیلات دانشگاهی مهاجرت میکنند و زندگی تکزیستی دارند. نمیتوانیم به همه جوانان خود انگ بزنیم. سهم کسانی که با هدف خودسازی و توانمندسازی تکزیستی را در پیش گرفتهاند بیشتر است. البته سهم کسانی که با هدف برخورداری از آزادیهای نامتعارف به زندگی تکنفره رو میآورند هم رو به افزایش است، اما به آن میزان نیست که نگرانکننده باشد هر چند روی آن نیز باید برنامهریزی و کار شود تا مشکل ایجاد نکند.
تجردگرایی به خودی خود درد و آسیب است
اما دکتر امانالله قرائی مقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه پدیده تکزیستی را ذاتاً یک آسیب اجتماعی میداند و به قدس میگوید: پاتولوژی یا آسیب اجتماعی یعنی ضربهای به بدن جامعه وارد شده است. از این رو تک زیستی یا تجردگرایی به خودی خود یک درد و آسیب است چون وقتی خانواده تشکیل نمیشود جامعه را از نظر بقای نسل، انتقال میراث فرهنگی و تأمین نیروی انسانی با مشکل مواجه میکند.
وی تجردگرایی را موجب افزایش روابط نامشروع، اعتیاد، جرم و جنایت و دیگر آسیبهای اجتماعی میخواند و تصریح میکند: اصولاً در جامعهای که به خوبی خانواده شکل نگیرد اقتصاد شکوفا نمیشود. چون افراد در تجردگرایی کمتر آیندهنگری میکنند به دنبال پسانداز و سرمایهگذاری هستند، به همین دلیل است که همه ادیان دنیا و جامعهشناسان بر تشکیل خانواده تأکید میکنند.
وی با اشاره به اینکه افزایش روند تجردگرایی افراد نشان از کمتوجهی به عوامل مؤثر بر ازدواج و تشکیل خانواده از قبیل اشتغالزایی، امنیت شغلی، درآمد مالی مناسب، گرانی و تورم دارد، میافزاید: البته نباید در رشد این پدیده از نقش گسترش فرهنگ غربی و تأثیر شبکههای ماهوارهای که با پخش سریالها و فیلمهایی که سبک زندگی مجردی را تبلیغ میکنند غافل شد.
قراییمقدم مسئولیت روند افزایشی خانوارهای تکنفره در کشور را متوجه دولت میداند و میگوید: حاکمیت آنچنان که لازم بوده اقدام به فرهنگسازی، اشتغالزایی و بهبود وضعیت اقتصادی افراد جامعه نکرده است، بنابراین برای حل معضل یاد شده راهی جز افزایش اشتغالزایی و ارتقای سطح درآمد افراد جامعه نداریم. البته باید فرهنگسازی هم کرد و جوانان را تشویق نمود تا دست از زیادهخواهی بردارند و به سازگاری فکر کنند.
مسئله یا بیماری
مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران نیز در خصوص ریشههای افزایش خانوارهای تکنفره با دکتر قرایی مقدم و کاظمیپور هم نظر است و به قدس میگوید: اینکه افرادی خواسته یا ناخواسته به تکزیستی روی میآورند و بدون اینکه تشکیل خانواده بدهند، میمیرند نشان میدهد آن جامعه مسائل و مشکلات زیادی دارد که افراد حاضر نمیشوند ازداوج کنند و تشکیل خانواده بدهند.
وی با اشاره به اینکه مسائل اجتماعی را نباید با بُعد روانشناسی ببینیم، میافزاید: رواج خانوارهای تکنفره یک مسئله است نه یک بیماری. یعنی اگر افراد جامعه مشکلات خاصی در زمینه اشتغال و کسب درآمد و... نداشته باشند ازدواج میکنند.
وی در پاسخ به این پرسش که کسانی که به صورت تکنفره زندگی میکنند آیا از لحاظ روحی دچار مشکلات خاصی میشوند، میگوید: کسانی که تنها زندگی میکنند معلولی از علتها هستند. باید ببینیم چه عوامل موجب شده این افراد تنهایی را در پیش گرفتهاند و آنها را بر طرف کنیم. به هرحال تجربه نشان میدهد این گونه افراد مشکل خاصی از لحاظ روحی و روانی پیدا نمیکنند مگر اینکه دچار مشکلات زیادی باشند.
نظر شما